نقاشی ایرانی یکی از جلوههای درخشان فرهنگ گذشته ما است که بیتردید فصلی بااهمیت از تاریخ هنر جهان را تشکیل میدهد، هنر نگارگری ایران که امروز در جهان مورد توجه بسیاری از هنرشناسان و هنردوستان قرار گرفته، هنری است که سابقۀ هفت هزار ساله دارد و از تجربیات و دانش هنری هنرمندان ایران برخوردار است.
جلوهای را که نگارههایایرانی به نمایش میگذارند، دنیایی است پر از زیبایی سحر گونه، با اجرا و پرداختی فوقالعاده که همچون جواهر درخشنده از رنگهای الوان و زرین و سیمین فام بر پیشانی تاریخ هنر ایران و جهان میدرخشد.
برخی از پژوهشگران، آغاز نقاشی و یا نگارگری را در ایران از زمان هخامنشیان میدانند درحالیکه منشاء این هنر را باید از دوران حجر و درون غارها جستجو کرد.
برای نگارگری و یا نقاشی ایرانی کلمۀ «مینیاتور» استفاده میشود. این واژۀ فرانسوی که بهمعنای طبیعت کوچک و یا بهعبارتی نقاشی ریز و ظریف است حدود یک قرن اخیر در هنر نگارگری مصطلح شدهاست.
موضوع نقاشیهای ایرانی اغلب موضوعات حماسی مربوط به شاعران بزرگ مانند فردوسی میباشد که در طی قرنهای مختلف با نگاههای گوناگون به تصویر کشیده شدهاست.
در نگارگری ایران سه مکتب عمده یا سبک بزرگ بر سر کار آمدهاست که عبارتاند از مکتب مغولی، مکتب تیموری (مخصوصاً مکتب هرات) و مکتب صفوی. ایلخانان مغول، مروج هنر (خاصه هنر نگارگری) بودند. بااینکه نقاشیهای دیواری و کاشیکاری لعابدار و مینایی سلجوقیان پیشدرآمد نگارگری ایران در دوران مغول و تیموری است اما با توجه به اینکه مغولها عدهای از نقاشان چینی را همراه خود به ایران آمده بودند، درنتیجه تاثیر هنر چین در آثار هنر ایران را نمیتوان از نظر دور داشت.ازکتابهای معروف این دوره شاهنامۀ دموت، جامعالتواریخ و منافع الحیوان را میتوان نام برد. ترسیم ابرهای مواج، درختان با تنههای پیچیده، صخرههای تیز، البسه رنگارنگ و چهرههای مغولی از ویژگیهای مکتب مغولی است.
تیمور دوستدار علم و هنر بوده و با همه خشونت اخلاقی و ویرانی و تباهی که به بار آورد، اما هنر نگارگری در زمان او ادامه یافت و بهطور شگفتآوری ترقی کرد. در این دوره اندامها ظریف و با چهرههای شاعران رسم میشدند، کوههای اسفنجی با رنگهای زنده جلوه میکرد و به ریزهکاریها اهمیت زیادی داده میشد. در دورۀ تیموریان علاوهبر مکتب هرات مکتب شیراز هم وجود داشتهاست که در آن فیگورهای درشتاندام با سرهای بزرگ رایج بوده و درختان تناور و برگهای سرسبز که زمین را پوشاندهاند تصویر میشدهاست. کمالالدین بهزاد نگارگر معروف از هنرمندان این مکتب بودهاست. نقاشیهای او ویژگیهای منحصربهفردی دارد از جمله آنکه افراد در آن حالت رئالیستی دارند، خط افق در دورنماها بهطور مشخصی بلند است، اشعۀ خورشید نمایش داده میشود و… .
دورۀ صفویه، زمان ترقی و پیشرفت هنر و صنعت است و هنر نگارگری در نیمه اول حکومت طولانی این دودمان به درجۀ بلندی از ابداع رسید و علاوهبر نگارگری، صورتسازی (پورتره) نیز معمول شد، علاوهبرآن نقاشی دیواری هم در این دوره مورد توجه قرار گرفت؛ محمد زمان و رضا عباسی از نگارگران معروف این مکتب بودهاند.